قبل از پاسخ به این سوال که «منطق فازی چیست» باید توجه کرد که اصلاح منطق فازی به دو معنا به کار میرود. «معنای عام»۱ و معنای خاص۲. در علوم مهندسی و ریاضیات معنای عام و در منطق معنای خاص آن که یکی از سیستمهای منطقی در منطق جدید است، مد نظر است. ازین رو در این مقالهی کوتاه من در حوزهی منطق برای شما توضیح خواهم داد که «منطق فازی چیست»
منطق فازی چیست: تعریف
منطق فازی چیست: یک منطق غیرکلاسیک است.
قبل از اینکه یک پاسخ دقیق به سوال «منطق فازی چیست» بدهم. اجازه دهید یک نقل قول از استاد عزیزم لطف الله نبوی برای شما بیاورم:
“منطق فازی۳ همانند «منطق آزاد»۴ و «منطق ربط»۵، منطقی غیرکلاسیک۶ است.
منطق فازی کیان «دو ارزشی» منطق کلاسیک را مورد انتقاد قرار میدهد. به عبارت دقیقتر منطق فازی دلالتشناسی مبتنی بر بازهی پیوستهی صدق و کذب، یعنی را جانشین دلالت شناسی مبتنی بر مجموعه گسستهی دو عضوی صدق و کذب، یعنی میکند.
منطق فازی با مفاهیم و مقولات دارای ابهام۷، گزارههای غیردقیق۸، و استدلالهای تقریبی۹ سر و کار دارد. منطق فازی به تعبیر موسس و بارزترین شخصیت آن «دکتر لطفیزاده» دارای دو معناست، معنای عام و گسترده و معنای خاص و محدود.
منطق فازی در معنای گسترده و عام خود توسیعی از «نظریه مجموعههای کلاسیک» بوده و مبتنی بر «نظریه مجموعههای فازی» است. تحلیل ابهام در زبان طبیعی، دستگاه کنترل فازی و کاربردهای نرمافزاری و ماشینی مجموعههای فازی از مهمترین مقولههای مورد بحث در این حوزه میباشند. منطق فازی در معنای خاص و محدود آن، توسیعی از «منطقهای چندارزشی»۱۰ بوده و مبتنی بر «منطق استدلال تقریبی»۱۱ است. ساختار نحوی، ساختار معنایی، بهنجاری و تمامیت از مهمترین مقولههای مورد بحث در این رویکرد به منطق فازی هستند. این معنای خاص از منطق فازی در عین استقلال میتواند به عنوان بخشی از معنای عام و گسترده منطق فازی محسوب شود.”[۱]
منطق فازی چیست: تعریف دقیق
همانطور که میدانید در منطق جدید نحوشناسی(نظریه برهان) و معناشناسی(نظریه مدل) از هم تفکیک شده و به طور مستقل بیان میشوند. منطق فازی یک سیستم منطقی به معنای دقیق آن در فضای منطق جدید است. یک سیستم منطقی در رویکرد نحوی شامل زبان صوری و دستگاه استنتاجی است.
منطق فازی همانند منطق موجهات در واقع یک سیستم منطقی یکتا نیست. بلکه مجموعهای از سیستمهای منطقی را شامل میشود. اما معیار ما ازینکه یک سیستم منطقی فازی است چیست؟
در رویکرد معناشناختی یک سیستم منطقی فازی است اگر و تنها اگر مجموعهی ارزشهای صدق و کذب آن برابر با بازهی بستهی صفر تا یک باشد. به عبارتی در آن تابع ارزشدهی به صورت زیر تعریف میشود:
(۱)
اما در رویکرد نحوشناسی یک سیستم منطقی فازی است اگر و تنها اگر برای آن یک معناشناسی تابع ارزشی(یا جبری) صحیح۱۲ و تمام۱۳ وجود داشته باشد به طوری که «مجموعهی ارزشهای»(جهان) آن بازهی بستهی صفر تا یک باشد.
اما تا اینجا در مورد اینکه فرمول معتبر۱۴ چگونه تعریف میشود حرفی زده نشد. فرمولهای معتبر در منطقهای فازی به صورت زیر تعبیر میشوند:
(۲)
e کوچیکترین ارزش برگزیده۱۵ یا ارزش صدق۱۶ است.
به عبارت دقیقتر e عضو خنثی تابع تکنرم۱۷ است. تابع تکنرم نیز همان تابع ارزش عطف یا به عبارت دقیقتر عطف قوی است. به عبارت صوری:
(۳)
(۴)
(۵)
حالا با این مقدمه باید گفت که دو دسته از منطقهای فازی وجود دارد:
- منطقهای فازی t-نرم۱۸: در این منطقها ارزش برگزیده برابر ۱ است. یعنی:
- منطقهای فازی غیر t-نرم: در این منطقها بیش از یک ارزش برگزیده وجود دارد. یعنی:
در این مقاله فقط در مورد منطقهای فازی t-نرم توضیح خواهم داد. بنابراین از این به بعد هر جا که من از منطق فازی صحبت میکنم منظور منطق فازی t-نرم است. انشالله در یک مقالهی دیگر به منطقهای فازی غیر t-نرم نیز خواهم پرداخت.
منطق فازی چیست: منطق ابهام
منطق فازی چیست: منطق فازی، در واقع همان منطق ابهام است.
در زبان طبیعی مفاهیم یا محمولها به دو دستهی زیر تقسیم میشوند:
- مفاهیم یا محمولهای دقیق مثل وجود، انسان، زن، درخت، ایرانی، ذهنی، عینی، بزرگتری و …
- مفاهیم مبهم مثل پولدار، زیبایی، سفیدی، بلندقدی، میانسالی، بزرگسالی، خنکی، گرما، سرما و …
ویژگی مفاهیم دقیق این است که حد و مرز مشخص دارند و هر شی یا دارای آن ویژگی است یا فاقد آن. مثلاً یا «عامر وجود دارد» یا «عامر وجود ندارد». برای این دسته از این مفاهیم نمیتوان نسبت یا مقایسهای قائل شد. مثلاً نمیتوان گفت «عامر کمی وجود دارد» یا «عامر بیشتر از نسترن وجود دارد».
اما مفاهیم مبهم حد مرز و مشخصی ندارند. مثلاً وقتی گفته میشود که «عامر پولدار است» نمیتوان تعیین کرد که عامر دقیقاً چقدر پول دارد. به عبارتی این دسته از مفاهیم نسبی و قابل مقایسه هستند. کاملاً معنادار است که بگوییم «عامر کمی پولدار است» یا «عامر پولدارتر از نسترن است»
گزارههایی که حاوی حداقل یک مفهوم مبهم هستند را گزارههای فازی یا مبهم مینامند. و گزارههای فاقد مفاهیم مبهم را گزارههای دقیق یا سرب(سفت) مینامیم. مهمترین تفاوت بین گزارههای فازی و غیرفازی در اصل «طرد شق ثالث»۱۹ است:
(۶)
گزارههای فازی الزاماً (۶) را نمیپذیرند. مثال نقض برای این اصل وقتی پیدا میشود که فردی در نقاط مرزی یا حاشیهای یک مفهوم فازی باشد. مثلاً گزارهی «عامر پول زیادی دارد» یا «عامر پولدار است» را در نظر بگیرید. از نظر شما با تورم الآن چند تومان پول زیادی است؟
- آیا ۱۰۰ ملیارد تومان پول زیادی است؟ پاسخ: بله(کاملاً بله)
- ۱۰ ملیارد تومان چی؟ تقریباً بله
- ۱ ملیارد تومان؟ تا حدی بله
- ۱۰۰ ملیون؟ امممممم…… نمیدونم!
- ۱۰ ملیون؟ تا حدی نه
- ۱ ملیون؟ تقریباً نه
- ۱۰۰ هزار تومان؟ نه(کاملاً نه)
شما ممکن است نظر دیگری داشته باشید. اما به هر حال در یک بازهای شما نه میتوانید بگویید «عامر پولدار است» و نه میتوانید بگویید که «عامر پولدار نیست.» در واقع در آن بازه «نه عامر پولدار است» و «نه عامر پولدار نیست»!
اما طرد شق ثالث یک روی سکه است. روی دیگر سکه اصل «عدم تناقض»۲۰ است:
(۷)
فرض کنید معیار اینکه کسی پولدار باشد این باشد که حداقل ۱۰۰ ملیارد تومان سرمایه داشته باشد. و معیار اینکه فردی پولدار نباشد(فقیر باشد) این باشد که حداکثر ۱۰۰ هزار تومان سرمایه داشته باشد. در این صورت فرض کنید عامر دقیقاً ۵۰ ملیون تومان سرمایه داشته باشد. یعنی حد وسط معیار ما. در این صورت دو گزارهی زیر همارزش خواهند بود:
- عامر پولدار است.
- هم «عامر پولدار است» و «هم عامر پولدار نیست»
یعنی گزارهی (۱) همانقدر صادق است که گزارهی (۲) صادق است! توجه کنید که عامر به همان اندازه که پولدار است، پولدار هم نیست! در این مورد ادعای متناقض شما البته صادق(کاملاً صادق) نیست. اما کاذب(کاملاً کاذب) هم نیست!
پارادوکس خرمن(تپه شنی)
منطق فازی چیست: منطقی است که به استدلالهای حاوی مفاهیم مبهم میپردازد
یک دانه شن، تپهای شنی ایجاد نمیکند.
اگر یک دانه شن تپهای شنی ایجاد نکند، دو دانه شن نیز تپهای شنی ایجاد نمیکند.
اگر دو دانه شن تپهای شنی ایجاد نکند، سه دانه شن نیز تپهای ایجاد نمیکند.
اگر ۹۹۹۹۹۹ دانه شن تپهای شنی ایجاد نکند، ۱۰۰۰۰۰۰ دانه شن نیز تپهای ایجاد نمیکند.
بنابراین ۱۰۰۰۰۰۰ دانه شن تپهای شنی ایجاد نمیکند.
پارادوکسی بودن این استدلال واضح است و منطق کلاسیک از پس آن برنمیآید. اینکه چگونه منطق فازی اینچنین پارادوکسها را حل و فصل میکند را جلوتر توضیح خواهم داد.
منطقهای فازی اصلی
در بین انبوهی از منطقهای فازی ۳ سیستم مهم وجود دارد که هر کدام ارزشهای فلسفی خاص خود را دارند. این سه سیستم
هستند. به این منطقها، منطقهای اصلی۲۴ میگویند. تعریف دقیق آن به شرح زیر است:
- تعریف اول: یک سیستم منطق فازی، اصلی است اگر و تنها اگر که در سمنتیک تابع ارزشی یک تابع ارزشدهی۲۵ یکتا و مشخص داشته باشد. همینطور در سمنتیک جبری یک جبر یکتا.
- تعریف دوم: یک سیستم منطق فازی، اصلی است اگر و تنها اگر هر «گسترش غیرپایستار»(گسترش بدون گسترش زبان) این منطقها منجر به خروج از منطقهای فازی گردد. یعنی اضافه کردن هر قضیهی جدید در همان زبان قبلی به این منطقها منجر به یک معناشناسی متناهی ارزشی شود.
این منطقها را منطقهای فازی آستانه هم میتوان نامید. ازین جهت این ۳ منطق ارزش فلسفی ویژهای دارند.
اما هنوز پاسخ ما برای سوال «منطق فازی چیست» کافی نیست. برای اینکه دقیقاً مشخص شود که منطق فازی چیست باید نظام نحوی و معنایی آن به طور دقیق بیان شود. مهمترین نظام منطق فازی «منطق فازی لوکاسیهویچ» است که در ادامه به معرفی آن خواهم پرداخت:
منطق فازی چیست: تعریف صوری
منطق فازی لوکاسیه ویچ() در واقع همان «منطق بینهایت ارزشی لوکاسیهویچ»۲۶() است تنها با این تفاوت که در استدلالها با آن متفاوت است. اولین سیستم منطق فازی است که توسط منطقدانان لهستانی جان لوکاسیهویچ یا لوکاچیهویچ۲۷ و آلفرد تارسکی۲۸ در سال ۱۹۳۰ در مقالهای با عنوان «پژوهشهایی در حساب جملهای»۲۹[۲] معرفی شد.
در واقع اولین سیستم منطق فازی گرچه با این نام معرفی نشد بسیار قبلتر از کارهای ارزشمند پیشگامان منطق فازی لطفی زاده و پاولکا به ترتیب در ۱۹۶۵[۳] و ۱۹۷۹[۴] معرفی شد. اما مهمترین تحقیقات و پژوهشهای منطق فازی توسط «پیتر هایک»۳۰ استاد منطق و کامپیوتر دانشگاه پراگ انجام شده است.
زبان صوری منطق لوکاسیهویچ
- واژگان:
- گزارهنماها:
- ثوابت منطقی:
- گزارهنماها:
- قواعد ساخت:
- هر کدام از گزارهنماها و ثابت منطقی یک فرمول(فرمول اتمی) هستند.
- اگر و دو فرمول باشند آنگاه نیز فرمول است.
- قرارداد: پرانتزهای خارجی فرمولها میتوانند حذف شوند. و به جای پرانتزها از براکتها و آکولادها نیز میتوان استفاده کرد.
- تعاریف:
(۸)
(۹)
(۱۰)
(۱۱)
(۱۲)
(۱۳)
را عطف قوی و را عطف ضعیف مینامند. همینطور را فصل قوی و را فصل ضعیف مینامند.
ساختار معنایی منطق لوکاسیهویچ
منطق فازی چیست: منطق فازی، منطقی است که آمده ابهام را مدل کند نه اینکه مدل را مبهم کند.
مدل منطق فازی لوکاسیهویچ همچون مدل منطق کلاسیک تنها شامل تابع تعبیر۳۱ است.
(۱۴)
(۱۵)
(۱۶)
حالا نوبت تعریف تابع ارزشدهی است که به صورت زیر تعریف میشود:
(۱۷)
(۱۸)
(۱۹)
تعابیر اداتها در شهودیترین تعابیر در بین منطقهای فازی هستند. نمودار شرط در به صورت زیر است:
(۲۰)
با اعمال تعاریف، ضابطهی تابع ارزشدهی برای بقیهی اداتها نیز به صورت زیر بدست میآید:
(۲۱)
(۲۲)
(۲۳)
(۲۴)
(۲۵)
(۲۶)
(۲۷)
اما در منطق فازی «فرمولهای معتبر»۳۲ و «استدلالهای معتبر»۳۳ چگونه تعریف میشوند؟
(۲۸)
(۲۹)
«کوچکترین کران بالا» است که زمانی که متعلقش مجموعهی متناهی باشد همان مینمم است. یعنی:
(۳۰)
اما از استدلال معتبر یک تعریف ثانوی و فرعی نیز وجود دارد:
(۳۱)
این تعریف دوم که تعریف استدلال معتبر در است، ضعیفتر از تعریف اول از استدلال معتبر است. به عنوان مثال کافی است که یکی از مقدمات استدلال ارزش فازی داشته باشد.
عدم اعتبار پارادوکس خرمن
برای صورتبندی «پارادوکس خرمن» گزارهی «i دانه شن، تپهای ایجاد میکند» را با نشان میدهیم. در این صورت پارادوکس خرمن به صورت زیر به زبان صوری ترجمه خواهد شد:
(۳۲)
اینکه این استدلال در منطق فازی نامعتبر است برمیگردد به نامعتبر بودن قاعدهی وضع مقدم۳۴:
(۳۳)
به عنوان مثال نقض فرض کنید و در این صورت:
بنابراین قاعده وضع مقدم(۳۳) در نامعتبر است. به تبع پارادوکس خرمن هم که تعمیمی از قاعده وضع مقدم است نیز نامعتبر است.
اما اجازه دهید به طور مستقیم پارادوکس خرمن را مورد بررسی قرار دهیم. اگر فرض کنیم که حد آستانه یا نقطهی شروع صدق گزارهی زمانی است که i=۱۰۰۰۰۰۰ باشد. یعنی یک تپه شن را تعریف کنیم به انبوهی از شنها که حداقل شامل ۱۰۰۰۰۰۰ دانه شن باشد در این صورت:
ارزش صدق گزارهی «۱ دانه شن، تپهای شن است» برابر است با .
ارزش صدق گزارهی «۲ دانه شن، تپهای شن است» برابر است با .
ارزش صدق گزارهی «۹۹۹۹۹۹ دانه شن، تپهای شن است» برابر است با .
حال با اعمال تعبیر نقض و شرط ارزش صدق تمام مقدمات استدلال برابر است با: . بنابراین مینمم ارزش صدق مقدمات و ارزش صدق نتیجه است. در نتیجه استدلال نامعتبر خواهد بود.
اما اگر معیار تپه بودن را قویتر یا ضعیفتر هم کنیم داستان تفاوتی نخواهد کرد. و مشابهاً میتوان نشان داد که استدلال مزبور در نامعتبر است.
منطق فازی چیست: برتریهای پراگماتیکی و فلسفی
منطق فازی نسبت به منطق دوارزشی حداقل ۲ برتری دارد:
- قابلیت بیان بیشتر
- پیشفرضهای فلسفی ضعیفتر
اینکه منطق فازی نسبت به منطق کلاسیک قابلیت بیان بیشتری دارد واضح است. در منطق فازی استدلالهای حاوی مفاهیم مبهم قابل صورتبندی است در حالی که در منطق کلاسیک اینطور نیست. البته شما زمانی که در حوزهای بحث میکنید که در آن مفاهیم مبهم وجود ندارد یا اگر هم وجود دارد مورد توجه شما نیست به طبع همان منطق کلاسیک برای شما کافی خواهد بود.
اما علاوه بر این باید توجه کرد که اگر محمول صدق به صورت زیر به منطق فازی اضافه شود، منطق کلاسیک تعریفپذیر میشود:
(۳۴)
اما منطق فازی پیشفرضهای فلسفی کمتری هم دارد. چطور؟
ادعای منطق ۲ارزشی: همهی گزارهها دقیقاً یا صادق هستند یا کاذب.
ادعای منطق فازی: همهی گزارهها دقیقاً یا صادق(کاملاً صادق) هستند یا کاذب(کاملاً کاذب) یا بین این دو.
خب. توجه کنید که در منطق فازی ادعا نشده است که «حداقل یک گزارهی نه صادق و نه کاذب وجود دارد»! چرا؟ توجیه آن ساده است. فرض کنید اینطور بوده. خب. در این صورت اضافه کردن نقیض آن ادعا باید نظام فلسفی-منطقی ما در منطق فازی را دچار تناقض کند. در حالی که اینطور نیست. با اضافه کردن این ادعا که «هیچ گزارههی نه صادق نه کاذب وجود ندارد» ما حداکثر به نظام فلسفی-منطقی منطق ۲ارزشی نزول میکنیم! و تناقضی در کار نیست.
بنابراین توجه کنید که قبول ادعای منطق ۲ ارزشی به معنای رد منطق فازی است. اما قبول منطق فازی الزاماً به معنای رد منطق ۲ ارزشی نیست. بلکه منطق فازی افق تازهای را به روی ما باز میکند. پس در واقع در منطق فازی ادعای فلسفی ضعیفتری نسبت به ادعای فلسفی منطق ۲ ارزشی شده است.
دستگاه استنتاجی منطق لوکاسیهویچ
منطق فازی چیست: منطق فازی مانند دیگر سیستمهای منطق جدید دارای نظریه برهان است
تنها با ۴ اصل موضوع۳۵ و تنها یک قاعدهی استنتاج۳۶ به صورت زیر قابل بیان است:
(۳۵)
(۳۶)
(۳۷)
(۳۸)
(۳۹)
توجه کنید که (۳۹) با (۳۳) متفاوت است.
استدلال درست
در روش اصل موضوعی منطقهای فازی استدلالهای درست به نحو بازگشتی به زیر صورت تعریفپذیر است:
(۴۰)
(۴۱)
با این تعریف عبارت زیر نیز اثباتپذیر است:
(۴۲)
مطالعه بیشتر
منابع فارسی و آغاز مطالعات
- تنها کتاب فارسی که در آن به منطق فازی در حوزهی منطق فلسفی پرداخته شده است کتاب «مبانی منطق فلسفی»[۱] از استاد عزیزم لطف الله نبوی است.
- در حوزهی منطق فلسفی تنها سه پایان نامهی زیر وجود دارد:
- پایان نامهی صدیقه قیومی با عنوان «منطق فازی و مبانی فلسفی آن»[۵]
- پایاننامهی دقیق دوست عزیزم احمد میرصانعی با عنوان «منطق فازی ربطی: رویکرد گزارهای»[۶]
- و پایاننامهی هدیه یعقوبی با عنوان «بررسی ساختار نحوی و معنایی نظامهای منطق فازی مبتنی بر پیترهایک»[۷]
- در رشته ریاضی گرچه تعدادی پایاننامه در شاخهی جبر به منطق فازی وجود دارد اما در شاخهی نظریه برهان پایاننامهای وجود ندارد.
منابع انگلیسی و مطالعه تخصصی
طبیعتاً منابع منطق فازی به زبان انگلیسی بسیار گسترده است.
- مهمترین کتاب که هم ارزش تاریخی دارد، هم ارزش علمی و هم ارزش آموزشی، قطعاً کتاب «فراریاضیات منطق فازی»[۸] پیترهایک است.
- کتاب دیگری که در حوزهی نظریه برهان منطق فازی از نظر من بسیار ارزشمند است کتاب «نظریه برهان برای منطقهای فازی»[۹] اثر گئورگ متکالفه است.
دانلود کتابها و مقالات منطق فازی
در زیر میتوانید تعدادی قابل توجهی از منابع منطق فازی و منطقهای چندارزشی را به صورت رایگان دانلود کنید:
[useyourdrive dir=”1mzRso0zFFqu7Y-5buhOMoq8r8nKcrPuP” account=”115886504199043551174″ mode=”files” viewrole=”administrator|contributor|subscriber|author|editor|guest” downloadrole=”all”]
فهرست منابع
[/fusion_text][/fusion_builder_column][/fusion_builder_row][/fusion_builder_container]
- Wide sense
- Narrow sense
- Fuzzy Logic
- Free Logic
منطق آزاد به تعبیر «کارل لامبرت» از پیشگامان منطق آزاد واژهای اختصاری برای عبارت «منطق آزاد از پیشفرض وجودی نسبت به اسامی خاص و عام به نحوی که سورهایش همانند منطق محمولات کلاسیک تعبیر شود» است
مهمترین فرمولی که در منطق آزاد یا به عبارتی منطق وجود قضیه نیست فرمول است
- Relevant logic
در منطق ربط که به مقولهی ربط در زبان طبیعی میپردازد مهمترین فرمولی که در آن قضیه نیست فرمول است
- Non-classical Logic
منطقهای غیرکلاسیک، منطقهایی هستند که در آن بخشی از منطق کلاسیک(منطق فرگه) مورد چالش قرار میگیرد
- Vagueness
- Imprecise propositions
- Approximate reasoning
- Many valued logic
- Logic of approximate reasoning
- Sound
- complete
- Valid Formula
- Distinguished value
- Truth value
- Uninorm function
- Triangular norm
- Excluded middle
- Non contradiction
- Lukasiewicz logic
- Godel Logic
- Product Logic
- fundemental
- Valuation function
- Infinite-valued Łukasiewicz
- Jan Łukasiewicz
- Alfred Tarski
- Investigations into the Sentential Calculus
- Petr Hájek
- Interpretation function
- Valid formula
- Valid argument
- Modus ponens
- axiom
- Deduction Rule
دیدگاه خود را بنویسید